در این جا قسمتی از کتاب حکمت ها و اندرزهای آیت الله مطهری را رونویسی کرده ام امیدوارم برایتان مفید باشد.

قرآن كريم می‏فرمايد : " هرگاه می‏خواهيد وارد خانه‏هايی بشويد از در آن‏ خانه‏ ها و ارد شويد "  . اين دستور العمل ابتدا خيلی ساده و كوچك‏ به نظر می‏رسد ، زيرا هر كسی برای خود اين اندازه شعور و ادراك قائل هست‏ كه اگر خواست وارد محوطه‏ای بشود ، از قبيل يك خانه مسكونی ، و يا يك‏ اداره ، ببيند در آن خانه يا اداره كجاست و از در داخل شود نه از ديوار . ولی اين يك قاعده و اصل كلی است ، انسان بايد توجه داشته باشد كه‏ تنها خانه و يا اداره نيست كه در ورودی و ديوارهای بلند دارد و راه ورود آن منحصرا آن يك يا چند در است ، اساسا زندگی و خوشبختی مانند يك محل‏ و يك ساختمان كه از خشت و گل بنا شده درهايی دارد و انسان بايد اولا آن‏ درها را بشناسد و ثانيا خود را عادت دهد كه هميشه از راه راست و مستقيم‏ و در ورودی زندگی وارد زندگی شود و خوشبختی را جستجو نمايد . اين قاعده‏
كه : " مپيچ از راه راست بر راه كج - چو در هست حاجت به ديوار نيست " يك قاعده كلی است در زندگی بشر ، چشم‏ بصيرت می‏خواهد كه راههای صحيح ورود در محوطه زندگی را بشناسد و پشت‏ ديوار و حصار زندگی معطل و متحير نماند .
بسياری از افراد مردم در همه عمر در پشت ديوار و حصار زندگی و خوشبختی‏ معطل مانده‏اند و می‏گويند : " ما كه از زندگی چيزی نفهميديم ، زندگی بی‏ معناست " . اين افراد هميشه در حيرت و سرگردانی بسر می‏برند و گاهی اين‏ تحير و سرگردانی و بدبينی را به حساب حساسيت ذهن و دراكيت فهم خود می‏گذارند و با يك دنيا غرور و كبر می‏گويند : اين ما هستيم كه به بيهوده‏ بودن زندگی و دروغ بودن سعادت و خوشبختی و اصالت رنج و بدبختی پی‏ برده‏ايم و اما ديگران چون به قدر ما حس و درك ندارند نمی‏فهمند . اين‏ اشخاص نمی‏دانند كه خودشان مانند كوران بی بصری هستند كه در پشت ديوار
زندگی معطل مانده‏اند و نتوانسته‏اند در همه عمر در ورودی اصلی را پيدا كنند . اينها از همان اول ، راه را چاه و چاه را راه تصور كرده‏اند و روی‏ همين تصور غلط لحظه به لحظه از راه دورتر شده و هميشه در سياه چالهای‏ زندگی بسر برده‏اند ، به قول يكی از دانشمندان طوری پرورش يافته‏اند كه‏ برای احساس رنج و مصيبت كاملا آماده‏اند و از كوچكترين رنجی فريادشان به‏ فلك می‏رسد ولی نسبت به آنچه خوشی و سعادت است لخت و مرده و بی حس‏ می‏باشند .

قرآن كريم می‏فرمايد : " هر كس اعمال صالح انجام دهد و نيكوكاری كند و دارای ايمان هم باشد ، خواه مرد باشد و خواه زن ، ما او را زنده می‏كنيم‏
به يك زندگی خوش و صاف و بی كدورتی ، و بعد هم در جهان ديگر بهترين پاداش را به آنها می‏دهيم " .
نكته جالب در اين آيه كريمه اين است كه قرآن كريم مردم بی ايمان و بدكار را زنده و حساس نمی‏خواند ، می‏فرمايد كسانی كه نيكوكاری كنند و ايمان و علاقه به معنويت داشته باشند ما آنها را زندگی می‏كنيم و از مردگی‏ خارج می‏سازيم ، آن وقت می‏فهمند كه معنای زندگی و خوشی و سعادت چيست ، آن وقت می‏فهمند كه زندگی بی معنا و بی هدف نيست ، می‏فهمند سعادت‏ واقعيت دارد ، می‏فهمند كه می‏شود در اين دنيا طوری زندگی كرد كه كدورتی‏ از رنج و ناراحتی وجود نداشته باشد . پيغمبران الهی آمده‏اند كه به ما راه زندگی و به تعبير ديگر در ورودی‏ زندگی و خوشبختی را نشان دهند ، آمده‏اند كه به بشر بفهمانند كه بدی و بدكاری و هوسبازی و دروغ و خيانت و منفعت پرستی و كينه توزی و خود
پرستی راه ورودی زندگی و طريق رسيدن به سعادت و آرامش و رضايت خاطر نيست ، در ورودی زندگی و خوشبختی ، نيكی و نيكوكاری ، راستی و درستی و استحكام اخلاقی و خيرخواهی و مهربانی است ، تنها ايمان و اعتقاد به‏ معنويات و سپس نيكوكاری بر اساس آن اعتقادات مقدس است كه قلب را
آرام و رضايت خاطر را تأمين می‏كند و سعادت را ميسر می‏سازد . در حديث است كه : " خداوند خوشی و آسايش را در دو چيز قرار داده : يقين و رضايت خاطر ، و ناراحتی و رنج را در دو چيز ديگر قرار داده :
ترديد و خشم " . " يقين " همان ايمان محكم و پا برجاست به اينكه جهان‏ مدبری دارد حكيم و آنچه انبياء به عنوان بشارت و انذار گفته‏اند ، يعنی نسبت به نيكوكاری نويد داده‏اند و نسبت به بدكاری‏ اعلام خطر كرده‏اند ، همه راست و درست است و دير يا زود واقع می‏گردد ،هر كسی به عمل خويش می‏رسد ، تمام اعمال خود را از نيك و از بد،بزرگ‏ يا كوچك خواهد ديد و به آن خواهدرسيد.واما"رضايتخاطر "يعنی‏خوشوقت بودن و خشنود بودن از اينكه عمل خويش را آن طور انجام داده كه‏ ناموس عالم حكم می‏كرده است،وجدانش راضی است كه به وظايف خود عمل‏ كرده است و دين خود را نسبت به خلق خدا ادا كرده است . امام زين‏ العابدين عليه السلام در دعااز خداوند متعال چنين مسالت می‏نمايد :" خدايا بر محمد و آل او درود بفرست و ايمان و يقين مرا به اعلی درجه‏ برسان ، نيت مرا نيكوترين نيتها گردان و عمل مرا فاضل تر و بهترين اعمال‏ گردان " . منتهای سعادت همين است كه آدمی در ناحيه عقل و فكر دارای محكم ترين‏ اطمينانها و در ناحيه احساسات و قلب دارای پاك ترين نيتها و در ناحيه‏ عمل دارای نيكوترين عملها باشد . زندگی پاك و پاكيزه و سعادت بخش همين‏ است .